مــاه زیبــای خــدا ای رمضـان
ماه قـرآن و دعـا ای رمضـان
هر کجـا پا بنهی یـاد خــداست
ذکرحق در همه جا ای رمضـان
شبت آرام وسحر شیرین است
روزهـا پــر ز صفـا ای رمضـان
صـوت قـرآن و منـاجـات و دعـــا
همـه آهنـگ خــدا ای رمضـان
دل مـا را کـه گنـه کـرده سیـاه
پرکن از نـور و صفـا ای رمضـان
همـه مهـمـان خـداونـد کریـــم
سر این سفره سرا ای رمضـان
تا خــدا عمــر دهــد با دل شــاد
نشـوم از تو جــدا ای رمضـان
تشریع روزه رمضان
به نقل یعقوبی: سیزده روز بعد از تحویل قبله، حکم روزه رمضان نازل گردید، [1] و به نقل مرحوم مجلسی: تحویل قبله در 15 شعبان بود [2] علی هذا تشریع روزه رمضان در بیست و هشتم ماه شعبان از سال دوم هجرت بوده است، مرحوم کلینی از امام باقر علیه السلام نقل کرده است که چون ماه رمضان نزدیک شد و سه روز از شعبان مانده بود بلال به دستور رسول الله صلی الله علیه و آله مردم را جمع کرد و آن حضرت بر آنان خطبه خواند و آمدن رمضان و فضائل آن را بیان فرمود. [3] .
به این طریق: با ورود شهر رمضان در سال دوم هجرت مسلمانان ماه پرهیز، ماه رحمت، مغفرت و صیام آن را آغاز کردند که تا قیام قیامت عمل واجب و عموی گردید، روزه در امتهای نیز بوده و اختصاص به اسلام ندارد، چنان که در کلام الله آمده:
کتب علیکم الصیام کما کتب علی الذین من قبلکم لعلکم تتقون [4] .
روزه بر شما مقرر شده است، همان گونه که بر کسانی که پیش از شما (بودند) مقرر شده بود، باشد که پرهیزگاری کنید.
اما معلوم نیست کیفیت آن چگونه بوده است، مثلا در بنی اسرائیل روزه ای بوده بنام صوم الصمت یعنی روزه سکوت که شخصی مثلا یک روز با کسی سخن نمی گفت و ظاهرا فقط فکر می کرد، در قرآن کریم، آنجا که از ولادت حضرت عیسی خبر میدهد آمده است که عیسی به سخن درآمد و به مادرش گفت:
فاما ترین من البشر احدا فقولی انی نذرت للرحمن صوما فلن اکلم الیوم انسیا [5] .
پس اگر کسی از آدمیان را دیدی، بگوی: من برای (خدای) رحمان روزه نذر کرده ام، و امروز مطلقا با انسانی سخن نخواهم گفت.
یعنی اگر کسی را دیدی و گفتند: این بچه از کجاست با اشاره بگو که من برای خدا نذر روزه سکوت کرده ام و امروز با کسی سخن نخواهم گفت، تا من خود سخن گویم و جواب آنها را بدهم، چنان که به سخن درآمده و جواب گفت.
در شریعت اسلام اگر کسی روزه بگیرد و سخن نگوید مانعی ندارد، ولی حرام است که سکوت را جزء نیت روزه قرار بدهد یعنی روزه سکوت حرام است فقهاء نیز بنابر روایات به حرمت آن فتوی داده اند.
ان رسول الله صلی الله علیه و آله و قال: لاوصال فی صیام ولا صمت یوم الی الیل ولا عتق قبل الملک؛ [6] .
ناگفته نماند صوم وصال آن است که: انسان روز و شب را روزه بگیرد و فقط در سحر افطار بکند که مانند صوم صمت حرام است.
رسول خدا صلی الله علیه و آله وسلم دو تا مؤ ذن داشت که اذان می گفتند یکی عبدالله بن م مکتوم که نابینا بود و دیگری بلال حبشی، عبدالله قبل از صبح اذان می گفت و بلال بعد از صبح، رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم فرموده بود: هر وقت صدای ابن ام مکتوم را شنیدید بخوردید و بیاشامید و هروقت صدای بلال را شنیدید امساک نمایید چنان که این مطلب را امام صادق علیه السلام از آن حضرت نقل فرموده است [7] .
آیات روزه همان آیات سوره بقره از 183 تا 187 هستند که تا قیام قیامت سند این عبادت خدایی می باشند و از آیات معلوم می شود که این تکلیف بر مسافر و مریض نوشته نشده و آن ها باید بعد از سفر و بعد از صحت روزه بگیرند:
فمن کان منکم مریضا او علی سفر فعدة من ایام اخر [8] .
هر کس از شما بیمار یا در سفر باشد (به همان شماره) تعدادی از روزهای دیگر(را روزه بدارد)....
بنابراین روزه در حال مرض و در سفر نه تنها جایز نیست بلکه حرام و بدعت است، و نیز آنان که در اثر پیری روز برای آنها سخت است:
وعلی الذین یطیقونه فدیة طعام مسکین؛ [9] .
و برکسانی که (روزه) طاقت فرساست، کفاره ای است که خوراک دادن به بینوایی است.
با نقل چند روایت در فضیلت روزه این مطلب را به پایان می بریم.
1: عن ابی عبدالله علیه السلام: قال: قال رسول الله صلی الله علیه و آله وسلم: الصائم فی عبادة و ان کان علی فراشه ما لم یغتب مسلما [10] .
روزه دار در عبادت است گرچه در بستر باشد، تا وقتی غیبت مسلمانی را نکرده است
2: عن ابی عبدالله علیه السلام: قال نوم الصائم عبادة و نفسه تسبیح [11] .
خواب روزه دار عبادت و نفس او تسبیح است.
3: عن ابی عبدلله علیه السلام انه قال: للصائم فرحتان، فرحة عند افطاره و فرحة عند لقاء ربه [12] .
برای روزه دار، دو سرور و خوشحالی است: 1 - هنگام افطار 2 - هنگام لقاء پروردگار (وقت مردن و در قیامت)
********
پاورقی:1-تاریخ یعقوبی،ج2،ص25**2-بحارالانوار،ج19،ص139
3-کافی،ج4،ص67،باب فضل شهررمضان**4-سوره بقره،آیه183
5-سوره مریم،آیه26**6- کافی،ج4،ص95،باب صوم الوصال وصوم الدهر
7-وسائل الشیعه،ج4،ص625**8-سوره بقره،آیه184**9-سوره بقره،آیه184
10و11-اصول کافی،ج4،ص64و65باب ماجاءفی فضل صوم وصائم احادیث9،12و15
12- همان مدرک
صدای پای ماه رمضان می آید. به یمن آمدنش جان حلاوتی تازه
یافته است.طبل وجودم می نوازد .تمام ذرات وجودم را بدین ضیافت بشارتی داده شده
است.اکنون هنگام در رسیده است. موسم است. موسم رمضان. موسم عبادت و شستشوی جان در
نهر پاک رمضان است.رمضان چونان کوره ای است که هستی آدمی را می سوزاند و آدمی نو با
جانی تازه از آن سر بر می آورد.اینک هنگامه ای است که در طول یک ماه ضیافت الهی، من
حقیقی انسان که در سایه من های دروغین قرار گرفته است مجالی دوباره می یابد تا از
حصار و سایه برون آید و خویشتن آدمی گردد. ان شاء الله که رمضان با سحرها و
افطارهایش ، با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد .
و اما در این ماه دعا کردن در حق
یکدیگر فراموشمان نشود.
چشمانت را ندیدهام اما میدانم که در آنها رازیست به
زیبایی انتظار همه چشم به راهانت در طول تاریخگمشده و من به امید یک نظر دیدن جمال
حضورت همواره تو را میخوانم و هر شب جمعه تا صبح به انتظارت مینشینم.
صحبدم که میشود بغضهایم میترکند و اشکها جاری
میشوند . نمیدانم از کدامین درد برایت بگویم. اما از رنجها مینویسم. تو نوری،
عشقی ، پاکی، خلوصی. و اگر بیایی نگاه مهربانت همه دردهای من و ما را شفا میبخشد.
حتی فکر کردن به تجلیات زیباست. میدانم که اگر بیایی جادههای سرسبز انتظار را پر
از گل نرگس میکنم.
در میعادگاه تو و
منتظرانت مینشینم تا بیایی و از بهانههای دل با تو بگویم و از بهشتی که رویای
ظهورت در دنیای ما آفریده.
آقای من! اگر بیایی، زندگی زیبا میشود و رنگین کمان
دلهای شیفته پررنگتر. سالها پیش بشارت دادهای که شیفتگان تو ، لباسی از جنس
صداقت بر تن کنند و به استقبالت بیایند. تو را به عظمتت سوگند میدهم دعا کنی
لیاقت یک نظر دیدنت را داشته باشم و قطره آبی شوم از دریای بیکران منتظران
راستینات.
فضیلت ماه مبارک رمضان
شهر رمضان شهر الله عزوجل و هـو شهر یضاعف فیه الحسنات و
یمحـو فیه السیئات و هو شهر البـرکه و هو شهر الانابه و هو شهر
التـوبه وهو شهر المغفـره و هـو شهرالعتق من النار والفوز بالجنه،
الا فاجتنبـوا فیه کل حرام و اکثروا فیه مـن تلاوه القران... [1]
ترجمه:
ماه رمضان ماه خداوند عزیز و جلیل است، و آن ماهـی است که در
آن نیکیهادوچندان و بدیها محو میشود، ماه برکت و ماه بازگشت به خدا
و تـوبه ازگنـاه و مـاه آمـرزش و مـاه آزادی از آتـش دوزخ و کـامیـابـی
به بهشت است.
آگاه بـاشیـد در آن ماه از هـرحـرامـی بپـرهیزیـد و قـرآن را زیاد بخـوانیـد.
*******
بحارالانوار،ج96،ص340
ماه بر مدار گشت و گشت تا به رمضان رسید...ماهی که بهترین ماه هاست...ماهی که روزهایش بهترین روزها و شب هایش بهترین شبها و ساعت هایش بهترین ساعت هاست...
ماهی که در آن نفس ها تسبیح و خواب ها عبادت است...ماهی که در آن ابلیس در غل و زنجیر است و در هر شب آن هزاران نفر از جهنم نجات می یابند...
ماهی که بر سر سفره ضیافت پروردگار می نشینیم و از رحمت و کرم خدا بهره می گیریم...
ماهی که ما را سفارش کرده اند در آن به تلاوت کتاب الله، به پرهیز از زشتی ها و پلیدی ها، به تصدق نیازمندان و بندگان خدا...
ماهی که باید قدر بدانیم شبها و روزهایش را...
ماهی که در شب قدرش می نگارند سرنوشت یک سالمان را...
ماهی که منادی در شب بیست و سوم آن ندا سر می دهد که آمد مهدی آل محمد پس او را یاری کنید...
ماهی که ما را سفارش کرده اند در آن به انتظار فرج قائم آل محمد...
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیة و النصر واجعلنا من خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه...
آمین
حلول ماه مبارک رمضان را پیشاپیش به همگی شما عزیزان تبریک می گویم واز صمیم دل آرزو میکنم که این رمضان قشنگترین و پر بارترین و زیباترین رمضان زندگی شما باشد
بوی رمضان می آید و من، بی قرار مولایم؛
بوی رمضان، یاد یتیمان را در دل، تازه می کند؛ چنان که داغ علی را در دل یتیمان زنده می کرد.
بوی رمضان می آید و صدایی مدام در گوشم می خواند؛
اللّه اللّه از قرآن! اللّه اللّه از یتیمان؛ باید از خواستن نفسم بگذرم.
رمضان، بوی یاد یتیمان و فقیران و در راه ماندگان می دهد،
بوی نمازی از سر نیاز و سرود عاشقانه سحر،
بوی ناز معبود و نیاز عابد، بوی شکستن غرور یازده ماه خودبینی.
رمضان می آید؛
با کوله باری از تجرد نور می خواهد بیاموزد که یکی هست و هیچ نیست جز او.
می خواهد بگوید اگر سر کلاس خودسازی بنشینی، درمی یابی که عددی جز یک نیست؛ زیرا مصداقی جز یکی نیست.
رمضان آمده تا بگوید گر تو این انبان زِ نان خالی کنی، گنج معرفت می شود. آمده تا بگوید دهان از طعام بربند تا خورنده میوه درخت عشق شوی که منادی، دیروقتی است تو را به سوی خدا می خواند و تو در بند طعام و لباسی.
رمضان آمد تا شلاق به تن غفلت بزند و دست نوازش بر سر فطرت کشد؛
شاید غبار از جان برافتد.
رمضان آمده است
؛ مثل بهار چمن زارهای احساس.
خوش آمد!
دعای امام صادق علیه السلام در روز آخر شعبان
قال الامام الصادق علیهالسلام ـ مِمّا کانَ یَقولُهُ فی آخِرِ لَیلَةٍ مِن شَعبانَ و أوَّلِ لَیلَةٍ مِن شَهرِ رَمَضانَ
از جمله دعاهایى که امام صادق علیهالسلام در آخرین شب شعبان و اوّلین شب ماه رمضان مىخوانْد:
اللّهُمَّ إنَّ هذَا الشَّهرَ المُبارَکَ الَّذی اُنزِلَ فیهِ القُرآنُ هُدىً لِلنّاسِ و بَیِّناتٍ مِنَ الهُدى وَالفُرقانِ قَد حَضَرَ، فَسَلِّمنا فیهِ وَ سَلِّمهُ لَنا و تَسَلَّمهُ مِنّا فی یُسرٍ مِنکَ و عافِیَةٍ ، یامَن أخَذَ القَلیلَ و شَکَرَ الکَثیرَ اقبَل مِنِّی الیَسیرَ .
خداوندا! این ماه مبارک، که قرآن را در آن فرو فرستادهاى و آن را مایه هدایت مردم و نشانههایى روشن از هدایت و فرقان قرار دادهاى، فرا رسید. پس، ما را در این ماه، سالم بدار و نیز آن را براى ما سالم بدار و آن را با آسانى و تندرستى از سوى خودت، از ما دریافت کن. اى که اندک را مىگیرى و پاداش بسیار مىدهى! اندک را از من بپذیر!
اللّهُمَّ إنّی أسأَلُکَ أن تَجعَلَ لی إلى کُلِّ خَیرٍ سَبیلاً، و مِن کُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ، یا مَن عَفا عَنّی و عَمّا خَلَوتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ،یا مَن لَم یُؤاخِذنی بِارتِکابِ المَعاصی، عَفوَکَ عَفوَکَ عَفوَکَ یا کَریمُ، إلهی وَ عَظتَنی فَلَم أتَّعِظ ، و زَجَرتَنی عَن مَحارِمِکَ فَلَم أنزَجِر، فَما عُذری؟ فَاعفُ عَنّی یا کَریمُ ، عَفوَکَ عَفوَکَ
خداوندا! از تو مىخواهم که به سوى هر نیکى، راهى و در برابر هر آنچه دوست ندارى، باز دارندهاى برایم قرار دهى! اى مهربانترینِ مهربانان؛ اى که از من و از گناهانى که در نهان انجام دادهام، چشم پوشیدى؛ اى آن که مرا به خاطر نافرمانىها مؤاخذه ننمودى! ببخشاى، ببخشاى، ببخشاى، اى بزرگوار!
خدایا! پندم دادى، پند نگرفتم! از گناهانت بازم داشتى، دست برنداشتم! چه عذرى دارم؟! پس بر من ببخشاى، اى بزرگوار! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمّ، إنّی أسأَلُکَ الرّاحَةَ عِندَ المَوتِ، وَالعَفوَ عِندَ الحِسابِ، عَظُمَ الذَّنبُ مِن عَبدِکَ فَلیَحسُنِ التَّجاوُزُ مِن عِندِکَ، یا أهلَ التَّقوى و یا أهلَ المَغفِرَةِ، عَفوَکَ عَفوَکَ
خداوندا! از تو آسودگى را به هنگام مرگ و بخشایش را به هنگام حساب، مىخواهم. بندهات گناه بزرگ آورْد. اینک، گذشت از سوى تو، نیکوست، اى شایسته تقوا و اى شایسته آمرزش! ببخشاى، ببخشاى!
اللّهُمَّ إنّی عَبدُکَ وَابنُ عَبدِکَ وَابنُ أمَتِکَ، ضَعیفٌ فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، و أنتَ مُنزِلُ الغِنى وَالبَرَکَةِ عَلَى العِبادِ، قاهِرٌ مُقتَدِرٌ، أحصَیتَ أعمالَهُم و قَسَمتَ أرزاقَهُم، و جَعَلتَهُم مُختَلِفَةً ألسِنَتُهُم و ألوانُهُم، خَلقا مِن بَعدِ خَلقٍ، لا یَعلَمُ العِبادُ عِلمَکَ، ولا یَقدِرُ العِبادُ قَدرَکَ، و کُلُّنا فَقیرٌ إلى رَحمَتِکَ، فَلا تَصرِف عَنّی وَجهَکَ، وَاجعَلنی مِن صالِحی خَلقِکَ فِی العَمَلِ وَالأَمَلِ وَالقَضاءِ وَالقَدَرِ
خداوندا! من بنده تو و فرزند بنده و کنیز توام، ناتوانى که نیازمند رحمت توست؛ و تویى که بر بندگانت، توانگرى و برکت را فرو مىفرستى و چیره با اقتدارى و کارهاى بندگان را شمرده و روزىهایشان را تقسیم کردهاى و آنان را با زبانها و رنگهاى گوناگون، قرار دادهاى، آفرینشى پس از آفرینشى .
بندگان، نه دانش تو را دارند و نه قدرت تو را . همه ما نیازمند رحمت توییم. پس، روى رحمت را از من برنگردان و مرا در کار و امید و تقدیر خویش، از بندگان شایستهات قرار بده!.
اللّهُمَّ أبقِنی خَیرَ البَقاءِ، و أفنِنی خَیرَ الفَناءِ؛ عَلى مُوالاةِ أولِیائِکَ و مُعاداةِ أعدائِکَ وَالرَّغبَةِ إلَیکَ وَالرَّهبَةِ مِنکَ، وَالخُشوعِ وَالوَفاءِ وَالتَّسلیمِ لَکَ، وَالتَّصدیقِ بِکِتابِکَ، وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسولِکَ .
خداوندا! مرا به نیکوترین ماندن، باقى بدار و به بهترین فنا، فانى ساز: بر دوستى با دوستانت و دشمنى با دشمنانت و شوق به درگاهت و هراس از عظمتت و خشوع و وفا و تسلیم نسبت به خودت و باور به کتابت و پیروى از سنّت فرستادهات .
اللّهُمَّ ما کانَ فی قَلبی مِن شَکٍّ أو ریبَةٍ، أو جُحودٍ أو قُنوطٍ ، أو فَرَحٍ أو بَذَخٍ، أو بَطَرٍ أو خُیَلاءَ، أو رِیاءٍ أو سُمعَةٍ، أو شِقاقٍ أو نِفاقٍ، أو کُفرٍ أو فُسوقٍ أو عِصیانٍ، أو عَظَمَةٍ أو شَیءٍ لا تُحِبُّ، فَأَسأَلُکَ یا رَبِّ أن تُبدِلَنی مَکانَهُ إیمانا بِوَعدِکَ، و وَفاءً بِعَهدِکَ، و رِضا بِقَضائِکَ، و زُهدا فِی الدُّنیا، و رَغبَةً فیما عِندَکَ، و اُثرَةً و طُمَأنینَةً و تَوبَةً نَصوحا، أسأَلُکَ ذلِکَ یا رَبَّ العالَمینَ .
خداوندا! آنچه در دلم هست، از: شک و تردید، یا انکار و یأس، یا شادى بىجا و غرور، یا سرمستى و غرور، یا ریا و آوازهخواهى، یا دشمنى و نفاق، یا کفر و تبهکارى و نافرمانى، یا خودبزرگبینى و یا هر چه که دوست نمىدارى ـ پروردگارا ـ از تو مىخواهم که آنها را به ایمان به وعدهات، وفا به پیمانت، رضا به تقدیرت، پارسایى در دنیا، شوق به آنچه پیش توست، بزرگوارى، آرامش و توبه راستیناست. توبه نصوح، یعنى توبه درست و بىغل و تبدیل کنى! اى پروردگار جهانیان! اینها را از تو مىطلبم.
إلهی أنتَ مِن حِلمِکَ تُعصى، و مِن کَرَمِکَ وَ جودِکَ تُطاعُ؛ فَکَأَنَّکَ لَم تُعصَ، و أنَا و مَن لَم یَعصِکَ سُکّانُ أرضِکَ، فَکُن عَلَینا بِالفَضلِ جَوادا، و بِالخَیرِ عَوّادا، یا أرحَمَ الرّاحِمینَ
خدایا! چون بردبارى، نافرمانىات مىکنند و چون بزرگوار و بخشندهاى، فرمانت مىبرند، آن چنان که گویا نافرمانىات نکردهاند. من و آن که نافرمانى تو نکرده است، ساکنان زمین توییم. پس با عطاى خویش بر ما، بخشنده و خیررسان باش، اى مهربانترینِ مهربانان!
درود خدا بر محمّد و خاندان او، درودى پیوسته و بىشمار، درودى که ارزش آن را کسى جز تو نداند، اى مهربانترینِ مهربانان!
**************
مصباح المتهجّد:850/911، الإقبال: 1/43، البلد الأمین: 192
?رمضان از اسماء الله است.
رمضان اسمی از اسماء الهی میباشد ونبایست به تنهایی ذکر کرد مثلاً بگوئیم رمضان آمد یا رفت، بلکه باید گفت ماه رمضان آمد، یعنی ماه را باید به اسم اضافه نمود.
امام باقر (ع) در این رابطه میفرمایند: نگوئید این است رمضان، و نگوئید رمضان رفت و یا آمد، زیرا رمضان نامی از اسماء ا... است که نمیرود و نمیاید که شیء ذائل و نابود شدنی میرود و میآید... . (1)
البته برخی نیز میگویند چون به هنگام نامگذاری ماههای عربی، این ماه در فصل گرمای تابستان قرار داشت ماه «رمضان» نامیده شد.
واژه رمضان و معنای اصطلاحی آن
رمضان از مصدر « رمض» به معنای شدت گرما، و تابش آفتاب بر رمل و سنگریزه معنا شده است. انتخاب چنین واژهای براستی از دقتنظر و لطافت خاصی برخوردار است، چرا که سخن از گداخته شدن است، و شاید به تعبیری دگرگون شدن در زیر آفتاب گرم و سوزان نفس و تحمل ضربات بیامانش، زیرا که رمضان ماه تحمل شدید و عطش میباشد، عطش ناشی از آفتاب سوزان یا گرمای شدید روزهای طولانی تابستان، و عطش دیگر حاصل از نفس سرکشی که پیوسته میگدازد، و سوزشش براستی جبرانناپذیر است.
فضیلت ماه مبارک رمضان
ماه رمضان ماه خداوند،ماه نزول قرآن و از شریفترین ماههای سال است.
در این ماه درهای آسمان و بهشت گشوده و درهای جهنم بسته میشود و عبادت در یکی از شبهای آن ( شبقدر) بهتر از عبادت هزار ماه است.
رسول خدا (ص) در خطبه شعبانیه خود درباره فضیلت و عظمت ماه رمضان فرموده است:
« ای بندگان خدا ماه خدا با برکت و رحمت و آمرزش به سوی شما روی آورده است، ماهی که نزد خداوند بهترین ماهها است، روزهایش بهترین روزها، شبهایش بهترین شبها و ساعاتش بهترین ساعات است. برمهمانی خداوند فرا خوانده شدید و از جمله اهل کرامت قرار گرفتید، در این ماه، نفسهای شما تسبح، خواب شما عبادت، عملهایتان مقبول و دعاهایتان مستجاب است. پس با نیتهای درست و دلی پاکیزه، پروردگارتان را بخوانید تا شما را برای روزه داشتن و تلاوت قرآن توفیق دهد. بدبخت کسی است که از آمرزش خدا در این ماه عظیم محروم گردد، با گرسنگی و تشنگی در این ماه، به یاد گرسنگی و تشنگی قیامت باشید.»
آنگاه پیامبر(ص) وظیفه روزهداران را برشمرد و از صدقه برفقیران، احترام به سالخوردگان، ترحم به کودکان، صله ارحام، حفظ زبان و چشم و گوش از حرام، مهربانی به یتیمان و نیز عبادت و سجدههای طولانی، نماز، توبه، صلوات، تلاوت قرآن و فضیلت اطعام در این ماه سخن گفت. (2)
بیانات مقام معظم رهبری
« در حدیث صحیح معتبر از پیامبر اکرم (ص) این است: « الصوم جنه من النار » روزه سپر آتش است. از طرق اهل سنّت هم همین مضمون با الفاظ مختلف نقل شده است، از جمله این لفظ: « الصیام جنه العبد المومن یوم القیامه کما یقی احدکم سلاحه فی الدنیا » همچنان که شما در دنیا با سلاح و وسیلهی دفاعی خودتان از خود دفاع میکنید، در آخرت هم به وسیلهی روزه از خودتان در مقابل تعرض آتش دوزخ دفاع میکنید. خصوصیت روزه چیست که تعبیر « جنه منالنار» دربارهی آن بیان شده است؟
خصوصیت روزه عبارت است از کفّ نفس. روزه، مظهر کفّ نفس است، « و نهیالنفس عنالهوی ». مظهر صبر در مقابل گناه و غلبهی مشتهیات، روزه است. (3)
فلسفه و حکمت روزه
روزه از نظر بهداشت جسم و سلامت بدن و ابعاد دیگر دارای فواید فراوانی است، روزه در سلامت معده و پاکسازی آن از انواع غذاها که موجب انواع بیماریهاست اهمیت فوقالعادهای دارد.
پیامبر اکرم(ص) فرمود:« المعده بیت کل داء و الحمئه رأس کل دواء » (4)
معده مرکز و خانه هر دردی است، و پرهیز و اجتناب ( از غذاهای نامناسب و زیادخوری) اساس و رأس هر داروی شفابخش است. و در روایت دیگر فرمودند: « وصومو اتصحوا » روزه بگیرید تا صحت و سلامتی خویش را تضمین کنید.
امام صادق (ع) میفرمایند: براستی خداوند روزه را واجب کرد، تا بوسیله او بین اغنیاء و فقراء مساوات و برابری بوجود آید، و این برای آن است که ثروتمندان که هرگز درد گرسنگی را احساس نکردهاند، به فقرا ترحم نمایند...
حضرت علی (ع) در نهجالبلاغه میفرمایند: یکی از دلایل وجوب روزه این است که روزه ماه رمضان سپر است از عقاب الهی، یعنی روزه موجب غفران و آمرزش گناهان و معاصی انسان است، که بوسیله روزه نجات از آتش جهنم و عقوبت پروردگار به دست میآید. (5)
برخی حوادث و رویدادهای مهم ماه مبارک رمضان
- وفات حضرت خدیجه در دهم رمضان سال دهم بعثت
- ولادت امام حسن مجتبی (ع) نیمه رمضان سال دوم هجرت
- جنگ بدر در سال دوم هجرت
- فتح مکه در سال هشتم هجرت
- مراسم عقد اخوت و پیمان برادری میان مسلمانان
- بیعت مردم به ولایت عهدی امام رضا (ع) در سال 201 قمری
-1 بحار جلد69 ص 276
-2 مفاتیحالجنان، تفسیر نمونه ج 1 ص 634
-3 بیانات در دیدار مسئولان نظام 6/8/63
-4 بحار بجلد 14
-5 نهجالبلاغه چاپ صبحی صالح ، ص 163
.: Weblog Themes By Pichak :.