تاریخ : یکشنبه 89/5/24 | 6:58 صبح | نویسنده : منتظر مهدی006(نرگس)
صدای پای ماه رمضان می آید. به یمن آمدنش جان حلاوتی تازه
یافته است.طبل وجودم می نوازد .تمام ذرات وجودم را بدین ضیافت بشارتی داده شده
است.اکنون هنگام در رسیده است. موسم است. موسم رمضان. موسم عبادت و شستشوی جان در
نهر پاک رمضان است.رمضان چونان کوره ای است که هستی آدمی را می سوزاند و آدمی نو با
جانی تازه از آن سر بر می آورد.اینک هنگامه ای است که در طول یک ماه ضیافت الهی، من
حقیقی انسان که در سایه من های دروغین قرار گرفته است مجالی دوباره می یابد تا از
حصار و سایه برون آید و خویشتن آدمی گردد. ان شاء الله که رمضان با سحرها و
افطارهایش ، با شبهای قدر و مناجاتهایش از ما آدمی دیگر بسازد .
و اما در این ماه دعا کردن در حق
یکدیگر فراموشمان نشود.
چشمانت را ندیدهام اما میدانم که در آنها رازیست به
زیبایی انتظار همه چشم به راهانت در طول تاریخگمشده و من به امید یک نظر دیدن جمال
حضورت همواره تو را میخوانم و هر شب جمعه تا صبح به انتظارت مینشینم.
صحبدم که میشود بغضهایم میترکند و اشکها جاری
میشوند . نمیدانم از کدامین درد برایت بگویم. اما از رنجها مینویسم. تو نوری،
عشقی ، پاکی، خلوصی. و اگر بیایی نگاه مهربانت همه دردهای من و ما را شفا میبخشد.
حتی فکر کردن به تجلیات زیباست. میدانم که اگر بیایی جادههای سرسبز انتظار را پر
از گل نرگس میکنم.
در میعادگاه تو و
منتظرانت مینشینم تا بیایی و از بهانههای دل با تو بگویم و از بهشتی که رویای
ظهورت در دنیای ما آفریده.
آقای من! اگر بیایی، زندگی زیبا میشود و رنگین کمان
دلهای شیفته پررنگتر. سالها پیش بشارت دادهای که شیفتگان تو ، لباسی از جنس
صداقت بر تن کنند و به استقبالت بیایند. تو را به عظمتت سوگند میدهم دعا کنی
لیاقت یک نظر دیدنت را داشته باشم و قطره آبی شوم از دریای بیکران منتظران
راستینات.
اَللّهُمَّ عجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج
.: Weblog Themes By Pichak :.