تاریخ : سه شنبه 89/3/18 | 9:36 عصر | نویسنده : منتظرمهدی018(غریبه‌ی‌آشنا)

دل به داغ بی کسی دچار شد نیامدی
چشم ماه و آفتاب تار شد نیامدی

سنگهای سرزمین من در انتظار تو
زیر سم اسبها غبار شد نیامدی

چون عصای موریانه خورده دستهای من
زیر بار درد ، تار و مار شد ، نیامدی

ای بلندتر ز کاش و دورتر ز کاشکی
روزهای رفته بی شمار شد نیامدی


عمر انتظار ما حکایت ظهور تو
قصه بلند روزگار شد نیامدی




  • فود تک
  • توماس
  • زیبا مد
  • آسمان