تاریخ : پنج شنبه 89/1/19 | 7:31 عصر | نویسنده : منتظر مهدی(مسافر)
میان غربت این کوچه های تو در تو
دلم گرفته به یاد تو ای گل شب بو
هنوز مثل گل و پونه دوستت دارم
هنوز مثل درخت و پرنده و آهو
میان این همه آیینه های سرد و سیاه
چراغ چشم تو از دور می زند سوسو
مخواه پنجره ام را اسیر پرده اشک
مخواه با غم غربت دلم بگیرد خو
شبی برای صدایت ترانه می خوانم
شب ستاره و آیینه و گل و گیسو
بیا که از نفست صد بهار گل بدمد
بیا که سبزه بروید دوباره بر لب جو!
.: Weblog Themes By Pichak :.