تاریخ : چهارشنبه 89/1/18 | 10:14 عصر | نویسنده : منتظرمهدی018(غریبهیآشنا)
دلم گرفته از این روزها
دلم تنگ استمیان ما و رسیدن هزار فرسنگ است
مرا گشایش جندین دریچه کافی نیست
هزار عرصه برای پریدنم تنگ است
اسیر خاکم و پرواز سرنوشتم بود
فرو پریدن ودر خاک بودنم ننگ است
چگونه سر کنم این جا ترانه ی خود را
دلی که با تپش عشق هماهنگ است
هزار چشمه فریاد در دلم جوشید
چگونه راه بجویم که رو به رو سنگست
مرا به زاویه ی باغ با عشق مهمان کن
در این هزاره فقط عشق پاک و بی رنگ است
...
.: Weblog Themes By Pichak :.