|
|
اى پــادشه خـوبان داد ازغم تنــهایى دل بى تو به جان آمد وقت است که باز آیى
دایـم گـل این بستـان شـاداب نمىمـاند دریـاب ضـعـیـفـان را در وقـت تـوانــایـى
مشـتاقى و مهجورى دور از تو چنانم کرد کز دسـت بخواهـد شد پـایـاب شـکـیـبایى
اى درد تو ام درمان در بستر نـاکامى و اى یاد توام مونس در گوشه تنهایى
در دایره قسمت ما نقطه تـسـلیـمـیم لطف آنچه تو اندیشى حکم آنچه تو فرمایى
فکر خود و راى خود در عالم رندى نیست
حافظ شب هجران شد بوى خوش وصل آمد
حافظ شیرازی |
.: Weblog Themes By Pichak :.