تاریخ : جمعه 88/12/21 | 1:47 عصر | نویسنده : منتظرمهدی018(غریبهیآشنا)
تو می آیی در حالی که دستهایت پر از گلهای نرگس است. تو دل سرد یکایک ما را با نواهای گرمت آفتابی می کنی و کعبه عشق را در آنها بنا خواهی کرد. دست نوازش بر سر میخک هایی خواهی کشید که باد کمرشان را خم کرده است. تو حتی بر قلب کاکتوسها هم رنگ مهربانی خواهی زد. تو می آیی و با آمدنت خون طراوت و زندگی در رگهای صبح جریان پیدا خواهد کرد... تو می آیی ای پسر فاطمه ، یوسف زهرا یا مهدی. به امید آن روز
ولی نازنینم...باز هم میگویم.... صبر اندازه دارد..
زیر سقف آسمان آرزویم را تمنا می کنم...
یک ستاره خواند فکرم را پس چرا پنهان کنم...
ای ستاره...
حال که دانی آرزوی قلبیم..
یوسف زهرا کجاست .....................
کی رسد آدینه اش؟...
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم...
.: Weblog Themes By Pichak :.