سفارش تبلیغ
صبا ویژن
تاریخ : شنبه 88/12/29 | 12:20 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)
 

نام: محمّد.

پدر: امام حسن عسکرى(ع).

مادر: نرجس [4] ).

القاب: حجت، خاتم، صاحب الزّمان، قائم، منتظَر، و از همه مشهورتر مهدى.

شکل: چون ستاره درخشان نورانى، و داراى خالى سیاه بر گونه راست.

زاد روز: شب نیمه شعبان 255، هنگام طلوع فجر.

زادگاه: شهر سامراء.

غیبت صغرى: از سنّ پنج سالگى به مدّت 69 سال.

نمایندگان: چهار نفر از شخصیّتهاى شیعه به نامهاى:

1 ــ ابو عمرو، عثمان بن سعید بن عمرو عمرى اسدى، وکیل و نماینده پیشین امام هادى و امام عسکرى علیهما السّلام.

2 ــ فرزند او، ابو جعفر، محمد بن عثمان بن سعید، در گذشته304.

3 ــ أبوالقاسم، حسین بن روح بن ابىبحر نوبختى، در گذشته326.

4 ــ ابوالحسن على بن محمد سمرى، در گذشته329.

محل اقامت نامبردگان بغداد، و کلیّه امور شیعیان و خواستهها و نامههاى آنان به وسیله این چهار نفر انجام و ردّ و بدل مىشد; و آرامگاه آنان نیز در بغداد مشهور است.

غیبت کبرى: با در گذشت چهارمین نماینده و سفیر آن حضرت از سال 329 آغاز گردید; و تا به هنگام فرمان الهى مبنى بر اجازه ظهور و قیام آن بزرگوار، همچنان ادامه خواهد داشت.

نمـایندگان و وظـیفه مردم در دوران غیبت کبرى: کسیکه فقیه خویشتن دار، مخالف هواى نفس، و فرمانبر امر خداوند باشد، او نماینده امام زمان است; و بر دیگران لازم است از او پیروى کنند; زیرا اینگونه افراد از طرف امام بر مردم حجّتاند، و امام از طرف خداوند بر آنان حجت باشد [5] ).

هنگام ظهور: آنگاه که منادى حقّ از جانب آسمان ندا دهد: حقّ با آل محمّد است. نام مهدى بر سر زبانها افتد; مردم دلباخته او شوند; و از کسى جز او سخن نگویند.

محل ظهور: مکّه معظّمه.

محل بیعت (تعهّد مردم در پیروى از امام): مسجدالحرام، میان رکن و مقام.

نشانى: فرشتهاى از بالاى سر او فریاد مىزند: این مهدى است، او را پیروى کنید.

یادگار أنبیاء: انگشتر سلیمان در انگشت او، عصاى موسى در دستش، و بطور خلاصه آنچه خوبان همه دارند او تنها دارد.

یاران: سیصد و سیزده نفر (به عدد اصحاب بدر)، افرادى باشند که هسته مرکزى زمامدارى او را تشکیل دهند; و در حقیقت کارگردانان اصلى قیام مهدى(ع)، و کارگزاران درجه اوّل انقلاب جهانى اسلام خواهند بود که از اطراف جهان به دور حضرتش گرد آیند.

روش حکومتى: بر اساس قرآن و سیره پیامبر(ص) و امام امیرمؤمنان(ع).

شعاع و دامنه حکومت: سراسر جهان را فرا گیرد; و زمین را از عدل و داد پر کند در حالى که از جور و ستم پر شده باشد.

مرکز حکومت: مسجد کوفه، مرکز خلافت و حکومت جدّ بزرگوارش على(ع).

چگونگى پیروزى بر دشمنان: همانند پیروزى جدّ عالى مقامش پیامبر اکـرم(ص) بر کافران و مشرکـان، خداوند او را با گـروههاى منظّم هزار نفرى از فرشتگان یا سه هزار نفرى که از آسمان فرود آمدند یا پنج هزار نفرى که داراى نشان مخصوص بودند مدد داد; و نیز در جبهههاى جنگ یاریش کند، آنچنان که مؤمنان را در حال شکست در بدر و دیگر جبهههاى فراوان و روز تاریخى حنین یارى و پیروز فرمود و در جنگ احزاب، رعب و وحشت در دل کفار و مشرکان فرو ریخت.

مدت زمامدارى: روایات که اکثراً مربوط به اهل تسنّن استـ در این باره باختلاف سخن گفته، امّا به عقیده شیعه خدا آگاه است.

وزیر و معاون: عیسى(ع) از آسمان فرود آید و به عنوان وزیر با حضرتش همکارى نماید.

برکات حکومت و رهبرى او: درهاى خیر و برکت از آسمان به روى مردم گشوده شود; عمرها به درازا کشد; مردم همه در رفاه و بىنیازى بسر برند; شهرها همه بر اثر آبادانى و سرسبزى به هم پیوسته گردند، آنچنان که مسافران را به برداشتن توشه نیازى نخواهد بود; و اگر زنى یا زنانى تنها از مشرق به مغرب روند کسى را با آنها کارى نباشد.




تاریخ : شنبه 88/12/29 | 12:13 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)
 

بدون شک پیش از ظهور حضرت مهدى(علیه السلام) علامات و نشانههایى پدید خواهد آمد که طى روایات زیادى از زمان رسول اللّه(صلى الله علیه وآله وسلم) و امیرالمؤمنین(علیه السلام)تا زمان خود مولا امام زمان(علیه السلام) بر آنها تأکید مىشده است.

الف ـ برخى از این نشانهها مربوط به پدیدههاى طبیعى است: همچون بروز طاعون، خشکسالى، کسوف و خسوف در رمضان و برخى دیگر مربوط به پدیدههاى اجتماعى مىباشد; مانند بروز جنگهاى متعدّد، خروج سفیانى، فساد اجتماعى و دستهاى دیگر پدیدههاى غیر طبیعى ویژهاى است: چون صیحه آسمانى، سرخى آتشگونهاى در آسمان، فرو رفتن لشکرى در زمین.

ب ـ برخى از این نشانهها اختصاص به زمان خاصى ندارد : و ممکن است سالها بلکه دهها سال قبل از ظهور اتفاق بیفتد. اما برخى دیگر از آنها اختصاص به سال ظهور دارد: چنانکه در روایتى از قول امام صادق(علیه السلام) آمده است: «قبل از قیام قائم(علیه السلام) پنج واقعه اتفاق مىافتد: خروج یمانى و قیام سفیانى، نداى آسمانى، فرو رفتن لشکر در بیداء و کشته شدن نفس زکیّه

و در حدیثى دیگر فرمود: «لیس بین قائم آل محمد و قتل نفس الزکیّه اِلاّ خمسة عشر لیلة».

«بین ظهور قائم آل محمد (صلى الله علیه وآله وسلم) و کشته شدن نفس زکیّه، بیش از پانزده شب فاصله نیست».

ج ـ بعضى از این نشانهها، قطعى و حتمى است و برخى دیگر نشانههاى غیر قطعى به شمار آمدهاند که در تعیین این جهت، بین روایات این باب، اختلاف وجود دارد.

قابل تذکّر این که، علیرغم بحثهاى جنجالى و اختلاف آفرینى که گاهى بر سر بروز پارهاى نشانهها و مقدار دلالت آن بر نزدیک شدن ظهور خجسته مولا امام زمان (علیه السلام) پیش مىآید، باید توجّه داشت که:

اولا: هیچ کس حق ندارد با استناد به نشانهاى خاص که به نظر او یقیناً از علامات ظهور شمرده مىشود، وقتى خاص را براى ظهور حضرت مهدى (علیه السلام) تعیین نماید; زیرا در آن صورت به تصریح خود مولا، مشمول «کذب الوقّاتون» شده و در هر رتبه علمى و اجتماعى هم که باشد، باید مورد تکذیب قرار گیرد.

ثانیاً: آنچه اهمیت دارد حفظ آمادگى مردم براى ظهور امام زمان(علیه السلام)است بهگونهاى که هر صبح و شام آمادگى داشته باشند که اگر امر فرج امضاء شد، بتوانند به یارى او قیام کنند و در راه اهداف الهى او از مال و جان و امکانات خویش در گذرند. به عبارت دیگر: حتّى در صورتى که بر فرض، هیچ نشانهاى بر قرب ظهور دلالت نکند، نمىتوان غافلانه به زندگى عادى پرداخت و از وظیفههایى که شیعه و همه مردم نسبت به ساحت مقدس امام زمان (علیه السلام) دارند، غفلت کرد.

ثالثاً: نظام جمهورى اسلامى در ایران بهترین زمینه را براى آزمایش منتظران در کیفیت یارى رسانى به امام عصر (علیه السلام) فراهم کرده است، لذا برهمه منتظران حقیقى امام زمان (علیه السلام) است که همه امکانات خویش را در حفظ این نظام و تضمین بقاى آن، در راستاى احکام و قرآن و ولایت به کار گیرند.

رابعاً: میزان پایبندى کسانى که همواره دم از امام زمان (علیه السلام)مىزنند وبر سر اثبات فلان نشانه ظهور و حکایت فلان دیدار با مولا کتابها مىنویسند، باید به مقدار فداکارى آنان در هدایت اجتماعى و بر قرارى عدالت و مسئولیت پذیرى آنان در این راه، قابل اثبات باشد.




تاریخ : شنبه 88/12/29 | 12:12 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)
 

از آن زمان که پیامبر(صلى الله علیه وآله وسلم) سخن از جهانى شدن آیین توحید، به دست حضرت مهدى(علیه السلام)، به میان آورد و نوید غلبه اسلام بر تمامى ادیان را به مسلمانان داد، و بهترین عبادت را انتظار فرج اسلام و مسلمین به حساب آورد، مسلمانان دیده انتظار به راه دولت کریمهاى دوختند که در آن اسلام و اسلامیان عزّت مىیابند و کفر و نفاق به ذلّت و زبونى گرفتار مىآیند.

در دوران پس از پیامبر (صلى الله علیه وآله وسلم) نیز، هر زمان که فتنه خلفاى جور شدت مىگرفت، پیشوایان معصوم (علیهم السلام) مىکوشیدند با انگیزش انتظار، امید را در دلهاى ستم دیدگان زنده نگه دارند وشور مقاومت و مبارزه را در وجودشان بر انگیزانند.

چنانکه امیرالمؤمنین على (علیه السلام) به اصحاب خویش مىفرمود:

«انتظروا الفرج، و لاتیأسوا من روح اللّه، فاِنَّ احب الاعمال الى اللّه عزّوجلّ انتظار الفرج (إلى أن قال:) الأخذ بأمرنا معنا غداً فى حظیرة القدس و المنتظر لأمرنا کالمتشحّط بدمه فى سبیل اللّه

«چشم انتظار فرج باشید و از یارى و رحمت خدا نا امید نشوید، به یقین، محبوبترین کارها در نزد خدا، انتظار فرج است (تا آنجا که فرمود:) کسى که به امر ولایت ما چنگ زند، فرداى قیامت در روضه رضوان با ما خواهد بود و کسى که د رانتظار امر ما به سر ببرد، مانند کسى است که در راه خدا به خون غلطیده باشد».

تأکید بر امر انتظار فرج، از طرف پیشوایان دین تا آنجا بود که بسیارى از اصحاب، شرایط موجود زمان خود را براى حصول فرج کافى دانسته، امام آن دوران را به عنوان صاحب الامر مىپنداشتند و در این باره از او سئوال مىکردند. چنین توهمى در دهها روایت، از جمله روایت شعیب بن ابى حمزه در برابر امام صادق (علیه السلام) و ریّان بن الصلت، در برابر امام رضا(علیه السلام) مطرح گردیده که مىپرسد:

أنت صاحب الأمر؟

و نیز در همان زمانها، کسانى از موالیان اهلبیت (علیهم السلام) بودند که بر سنّت انتظار فرج آنچنان پافشارى مىکردند که به ترک کسب و کارشان مىانجامید. بطور نمونه مىتوان از شخصى به نام عبدالحمید واسطى نام برد که خدمت امام محمد باقر (علیه السلام)مىرسد و مىگوید: «اصلحک اللّه، لقد ترکنا اسواقنا انتظاراً لهذا الامر».

خدا امرت را اصلاح کند، ما به خاطر انتظار این امر، کار و کسب خویش در بازارها را رها کردهایم.

امام صادق (علیه السلام) به عنوان تأیید و تصدیق موضع منتظرانه او مىفرماید:

«یا عبدالحمید! أترى من حبس نفسه على اللّه عزّوجلّ، لا یجعل اللّه له مخرجَاً؟ بلى، واللّه لیجعلنَّ له مخرجاً».

«اى عبدالحمید! آیا به نظر تو کسى که خودش را وقف براى خداى عزّوجلّ نموده باشد خداوند برایش فرج و گشایشى حاصل نمىفرماید؟ چرا، به خدا سوگند که حتماً براى او گشایش و رهایى قرار مىدهد».

سنّت انتظار در دوران غیبت حضرت مهدى(علیه السلام) به حق، جلوهاى ویژه دارد. منتظران حقیقى این دوران، هیچ شبى را بدون حالت انتظار به صبح نرساندند، انتظار تا آنجا که شمشیر بر زیر بستر خود مىنهادند تا اگر فردا روز ظهور باشد، بىدرنگ به یارى مولاىشان بشتابند




تاریخ : سه شنبه 88/12/4 | 5:22 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)

غیبت امام زمان (عج)از اموری است که عقل بشر به تنهایی از کشف همه ی اسرار آن ناتوان است و پیوسته مورد سؤال قرار گرفته و فکرها را مشغول نموده است; ولی باید توجّه داشت که بر اساس برخی روایات، علّت و فلسفه ی واقعی غیبت امام مهدی(علیه السلام)سرّی از اسرار الهی است که حکمت آن بر بندگان پوشیده است و جز خدا و امامان معصوم(علیهم السلام)کسی از آن اطلاع کافی و کامل ندارد و تنها بعد از ظهور آن حضرت این مطلب روشن خواهد شد; لذا پیامبر اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:

یا جابر! انّ هذا الأمر امرٌ من أمر الله و سرّ من سرّ الله، مطوّی عن عباده فایّاک والشّک فی أمر الله فهو کفر[1]; ای جابر! (غیبت امام زمان) سرّی از اسرار الهی می باشد که بر بندگان پوشیده است. مبادا در امر خدا شک کنی، چرا که تردید در امر خدا کفر است.

عبدالله بن فضل هاشمی روایت کرده است:

از امام صادق(علیه السلام) شنیدم که می فرمود: همانا برای «صاحب الامر» غیبتی تخلف ناپذیر است، به طوری که اهل باطل در آن تردید می کنند.

عرض کردم: یابن رسول الله! چرا غیبت می کند؟

فرمود: به علتی که به ما اجازه نداده اند آشکار سازیم.

عرض کردم: چه حکمتی در غیبت اوست؟

فرمود: همان حکمتی که در غیبت حجّت های پیش از او بوده است. حکمت غیبتِ قائم بعد از آمدن خود او ظاهر می شود، چنان که حکمت سوراخ کردن کشتی توسط خضر و کشتن آن بچه و تعمیر دیوار، برای حضرت موسی(علیه السلام)ظاهر نگشت، مگر موقعی که خواستند از هم جدا شوند.[2]

بنابراین، نمی توان به همه ی اسرار غیبت آن حضرت پی برد; امّا با استفاده از روایات معصومین(علیهم السلام) به برخی از این حکمت ها اشاره می کنیم:

الف) آزمایش مردم

چنان که می دانیم یکی از سنّت های ثابت الهی، آزمایش بندگان و گزینش صالحان و پاکان است، به طوری که صحنه ی زندگی همواره صحنه ی امتحان و آزمایش است، تا بندگان در پرتو ایمان و استقامت و تسلیم خویش در پیروی از اوامر خداوند تربیت شوند و به کمال برسند و استعدادهای نهفته ی آنان شکوفا گردد; لذا در برخی از روایات آمده است که فلسفه ی غیبت امام زمان (عج) آزمایش مردم است. در این زمینه به چند روایت توجّه می کنیم:

1. رسول اکرم(صلی الله علیه وآله) می فرماید:

ذاک الّذی یغیب عن شیعته و اوْلیائه غیْبةً، لا یثْبت فیها علی القوْل بِامامتِه اِلّا من امْتحَن اللهُ قلْبَه للاْیمان[3]; او (امام زمان(علیه السلام)) کسی است که از یاران و شیعیانش غایب می شود، غیبتی که در آن کسی در اعتقاد به امامت حضرت ثابت نمی ماند، مگر کسی که خدا قلبش را به ایمان آزموده باشد.

2. امام حسین(علیه السلام) می فرماید:

له غیبة یرتدّ فیها اقوام و یثبت علی الدّین فیها آخرون... أما انّ الصابر فی غیبته علی الأذی والتکذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسول الله(صلی الله علیه وآله);[4] برای امام مهدی (عج) غیبتی است. در این غیبت برخی از دین برمی گردند و برخی ثابت قدم می مانند. هر کس در این غیبت صبر کند و بر مشکلاتی که از سوی دشمنان ایجاد می شود استقامت کند، به قدری از اجر خداوند بهره مند می گردد که گویا در کنار پیامبر(صلی الله علیه وآله) با شمشیر با دشمنان جنگیده است.

3. پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله) ضمن حدیث مفصلی می فرماید:

مهدی از دیدگان پیروانش غایب می شود و جز کسانی که خدا دل های آنان را شایسته ی ایمان قرار داد، در اعتقاد و امامت او استوار نمی مانند.[5]

4. امام صادق(علیه السلام) فرمود:

ان الله عزّوجلّ یحبّ أنْ یمتحن الشیعة[6]; خدای عزّوجلّ دوست دارد شیعه را امتحان کند (غیبت امام مهدی(عج) امتحان پیروان و شیعه است).

ب) آزادی از بیعت طاغوت های زمان

در برخی از روایات اسلامی آمده است که علّت و حکمت غیبت امام مهدی(علیه السلام) این است که آن حضرت به وسیله ی غیبت از یوغ بیعت با طاغوت های زمان آزاد می شود و بیعت با هیچ حاکمی را بر عهده ندارد، تا بتواند در زمان قیام خود آزادانه تلاش کند. دیگر امامان، از روی تقیه، حکومت ها را به رسمیت می شناختند، ولی امام مهدی(علیه السلام)مأمور به تقیه نیست و به همین جهت با حکومت ها و طاغوت های زمان بیعت نمی کند. اگر غیبت آن حضرت نباشد، این امر شدنی نیست.

امام حسن مجتبی(علیه السلام) در این باره فرمود:

ما منّا احد الّا و یقع فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه الّا القائم الّذی یصلّی روح الله عیسی بن مریم خلفه فانّ الله عزّوجلّ یخفی ولادته و یغیب شخصه لئلّا یکون لاحد فی عنقه بیعة...[7]; هر کدام از ما (امامان اهل بیت(علیهم السلام) ) در زمان خود بیعت حاکمان و طاغوت های زمان را از روی تقیه به عهده گرفته ایم، مگر امام مهدی(علیه السلام) که عیسی بن مریم به امامت آن حضرت نماز می گذارد. خداوند ولادت او را مخفی نگه داشت و برای او غیبتی در نظر گرفت، تا زمانی که قیام می کند بر گردنش بیعت حاکمی نباشد.

ج) حفظ جان امام مهدی (عج)

خداوند به وسیله ی غیبت امام دوازدهم(علیه السلام) جانش را از شر دشمنان حفظ نموده است. اگر غیبت امام مهدی(علیه السلام) نبود، «معتمد» عباسی که به خون آن حضرت تشنه بود، امام مهدی(علیه السلام)را نیز، مانند پدران بزرگوار آن حضرت، شهید می کرد و زمین از حجت خداوندی خالی می شد.

در این باره روایات فراوانی از امامان معصوم(علیهم السلام) به ما رسیده است; از جمله امام پنجم(علیه السلام)فرمود:

انّ للقائم غیبة قبل أن یقوم، قال: قلت: و لم؟ قال: یخاف[8]; برای قائم ما (امام مهدی(علیه السلام)) قبل از آن که به پاخیزد غیبتی است.

راوی پرسید: برای چه؟ حضرت فرمود: به جهت این که ترس از کشته شدن او وجود دارد.

گفتنی است با توجه به متن و مدلول التزامی روایات، حکمت های دیگری برای غیبت آن حضرت ذکر شده است که برای اطلاع بیش تر می توان به کتاب های الغیبة شیخ طوسی و الغیبة نعمانی و کمال الدین و تمام النعمة، رجوع کرد.

 

پی نوشتها:

[1]. محمد باقر مجلسی، بحالارانوار، (تهران: المکتبة الاسلامیة، چ 4، 1362)، ج 51، باب 1، ص 73، حدیث 18.

[2]. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمة، (تهران: چاپ اسلامیه، 1379 ق)، ج 2، ترجمه ی آیت الله کمره ای، ص 482.

[3]. محمد باقر مجلسی، بحالارانوار، ج 36، ص 250.

[4]. همان، ج 51، ص 133، باب 3، حدیث 4.

[5]. صافی گلپایگانی، منتخب الاثر، (تهران: مرکز نشر کتاب، 1373 ق)، ص 101، فصل 1، باب 8، ح 4.

[6]. اصول کافی، ج 1، ص 337، باب فی الغیبة، حدیث 5.

[7]. محمد باقر مجلسی، همان، ج 51، ص 132.

[8]. همان، ج 52، ص 98.

منبع: نشریه صباح – شماره 7 و 8




تاریخ : سه شنبه 88/12/4 | 5:11 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)

اهمیت دیدن امام زمان(عج)

از مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد تقی بهلول رحمة الله علیه؛ پرسیدند: که چه وقت می‌شود به حضور آقا امام زمان، ارواحنا فداه، مشرّف شد؟

فرمودند: با تقوا باشید؛ وقتی که بین شما و حضرت صاحب الامر عجل اللله تعالی فرجه الشریف؛  سنخیّت باشد.

سپس فرمودند: دیدن امام زمان، روحی‌فداه، مهم نیست، مهم این است که او ما را ببیند. خیلی‌ها هم علی علیه‌السلام را دیدند اما دشمن او شدند. اگر کاری کردیم که نظر آنها را جلب کنیم، آن ارزش دارد.

آیة ‌الله امجد در مورد مرحوم آیت الله آقا شیخ محمد تقی بهلول فرمودند:

ایشان یک انسان وارسته‌ای است، توکل عجیبی دارد، او یک انسان عتیقه است، چرا که عتیقه‌جات، معمولاً کمیاب و قیمتی هستند، او هم کمیاب است و هم قیمتی.




تاریخ : سه شنبه 88/12/4 | 5:2 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)

امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف

من و از تو جدائی وای بر من

تو و بی اعتنائی  وای  بر  من

به وقت مرگ و در قبر و قیامت

سراغم   گر  نیائی وای  بر  من

=========================================
فدای صورت زیبای مهدی
بقربان قد رعنای مهدی
سر و جان و تمام هستی من
فدای خاک زیر پای مهدی
========================
جز در خانهء تو در نزنم جای دگر
نروم از سر کوی تو به ماوای دگر
خاک عالم بسرم گر طلبم در همه عمر
از خدا غیر لقاء تو تمنای دگر
من که بیمار غم هجر توام می دانم
جز وصال تو مرا نیست مداوای دگر
پیش ما بی تو بود دوزخ و جنت یکسان
بی وجود تو نیم طالب دنیای دگر
چشم محروم زدیدار رخت بینا نیست
چه شود لطف کنی دیدهء بینای دگر
دوستدار تو بود هر فرقی در عالم
همه خوانند تو را لیک باسماء دگر
========================
نظری کن که دل غمزده گان شاد شود
گذری کن که جهانی ز غم آزاد شود
آفتابا ز پس پرده غیبت بدرآی
تا جهان از کرم و لطف تو آباد شود
گشته تاریک جهان از ستم و ظلم و فساد
عدل و انصاف و مروت ز تو ایجاد شود
رهنمای بشر ای مهدی موعود بیا
تا که این مردم دنیا بتو ارشاد شود
مهدی فاطمه ای یوسف گمگشته ما
تو بیا تا که غم هجر تو آباد شود
ما نداریم به غیر از تو پناه دیگری
تو بیا تاکه دل ما زغم آزاد شود
========================
الغیاث ای شاه خوبان الغیاث
الغیاث ای رکن ایمان الغیاث
ای ولی عصر ای سلطان دین
حجت حق نور یزدان الغیاث
آتش حجر تو ما را هم بسوخت
کی رسد آخر بپایان الغیاث
تا بکی از خلق داری احتجاب
عالمی را کرده حیران الغیاث
شمس تا کی بماند زیر ابر
سر برآرای شمس تابان الغیاث
خیز و روشن جهان را همچو روز
از شب یلدای هجران الغیاث
========================
گل نرگس فدای رنگ و بویت
نصیبم که شود دیدار رویت
گل نرگس تو که زیباترینی
میان هر دو عالم بهترینی
گل نرگس تو که مهد وفائی
نگار دلربا و با صفائی
گل نرگس نکن تو نا امیدم
که عمرم داده و مهرت خریدم
بدلدارم امید تا زنده هستم
رسد بر دامن مهر تو رستم
بیا ای صاحب دلهای خسته
که قلب عالم از هجرت شکسته
========================
کجاست منتظر تو چه انتظار عجیبی
تو بین منتظران هم عزیز من چه غریبی
عجیب تر که چه آسان نبودنت شده عادت
چه کودکانه سپردیم دل به بازی قسمت
چه بی خیال نشستیم نه کوششی نه وفائی
فقط نشسته و گفتیم خدا کند که بیائی
========================
ای دل شیدای ما گرم تمنای تو
کی شود آخر پدیدطلعت زیبای تو
نور خدائی چرا روی نهان میکنی
کس نکند جز خدا حل معمای تو
گر چه نهانی ز چشم دل نبود نا امید
میرسد آخر بهم دست من و پای تو
========================
چکنم چه چاره سازم که شوم فدای مهدی
چه کنم که من ببینم رخ دلربای مهدی
چه خوش است آن زمانی برسد که زنده باشم
من بینوای مسکین شنوم صدای مهدی
بامید و آرزوئی شده ام به جستجوئی
که خدا کند نصیبم فرج و لقای مهدی
بود افتخارم این بس که در این زمان غیبت
من بینوای محزون شده ام گدای مهدی
غم و درد انتظارش شده عقدهء دل من
چه کنم که این دل من شده مبتلای مهدی
چه کنم که عمر طی شد بذمان غیبت او
خبری نشد ببینم رخ با صفای مهدی
چه کنم غم فراقش زده آتشی بجانم
چه نکم اگر بمیرم نشوم فدای مهدی
چه کنم اسیر رنج و غم انتظار گشتم
بامید زنده مانم که رسد ندای مهدی
( شرفی ) گدای کویش بامید وصل رویش
بامید و آرزویش که رسد عطی مهدی
========================
چکنم در انتظار تو اسیر و نا توانم
ز فراق جان گداز تو بسوزد استخوانم
چکنم که در فراقت شب و روز عمر طی شد
بهوای وصل روی تو به لب رسیده جانم
نکند که من بمیرم گل روی تو نبینم
بکجا کنم شکایت غم و غصهء نهانم
چگنم زمان غیبت شده شام تیرهء ما
تو بیا که زنده گردد ز دم تو جسم و جانم
تو عزیز ملک جانی چه شده ز ما نهانی
تو امام مهربانی توئی صاحب الزمانم
( شرفی ) در انتظارت بامید و آرزوئی
چه شود قدم گذاری تو بروی دیدگانم
========================
گر بمیرم من از این درد فراقت چکنم
عمر بگذشت نشد وقت قیامت چکنم
من گرفتار غم عشق تو هستم عمری
جان من سوخته از شوق لقایت چکنم
آتش هجر تو بر خرمن جان شعله زند
نشود جان و تن من بفدایت چکنم
طی نشد شام فراقت که ببینم رخ تو
گر نبینم به جهان قد رسایت چکنم
اشکم از دیده روان است ز هجران غمت
سیدی گر نکنم گریه برایت چکنم
سر راه تو نشستم به گدائی ای دوست
نظری گر ننمائی به گدایت چکنم
صرف شد عمر من غمزده در غیبت تو
گر موفق نشوم بهر دعایت چکنم
سخت شد درد غم هجر تو بر این دل من
دل من گرنکند ناله برایت چکنم
ای عزیز دل زهرا به فدای تو شوم
گر شکایت نکنم من به خدایت چگنم
سوخت از آتش هجرآن تو این کون مکان
نشنود گوشم اگر صوت و صدایت چکنم
=======================
ای نفست چارهء درماندگان
جز تو کسی نیست کس بیکسان
چارهء ما ساز که بی یاوریم
گر تو برانی به که روی آوریم
یار شو ای مونس غمخوارگان
چاره کن ای چارهء بیچارگان
قافله رفت واپسی ما ببین
ای کس ما بی کسی ما ببین
پیش تو با ناله و آه آمدیم
معتذر از جرم و گناه آمدیم




تاریخ : سه شنبه 88/12/4 | 4:49 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)
گر چه پیمان را شکستم بر سر پیمانه ام

  با همه بد عهدی ام آن عاشق دیوا نه ام

 

 گر به  ظاهر دورم از در گاه تو ای نازنین

 باز  هم مشتاق  روی دلکش جانا نه ام

 

  از در  میخانه ات  ای شاهد  خوبان مران

 با همه عصیان همان دردی کش میخانه ام

 

 پرده  بردار  از رخ زیبا  که مشتاق  تو ام

 آن  رخ  زیبا  ندیده  ،واله   ودیوانه ام

     

 پادشاه  جودی و ما  بنده در گاه  تو

 منتظر بر درگهت ،زان بخشش شاهانه ام

 

  در میان بحر هجران غوطه ور گشتم ولی

  باز  هم در   جستجوی  گوهر  دردانه ام

 

 همچون من هرگز نباشد بر درت پیمان شکن

  لیک  با الطاف  غیر  از تو،  شها! بیگانه ام

 

  چون که لطف توست تنها ضامن رسوایی ام

  ور  نه  آن گردم  که افشان در دل ویرانه ام

 

 انتظارت بیش از حد شد ،تحمل تا به کی؟

  آفتا با!   بهر  دیدار  رخت  پروانه ام

 

 واله و«شیدا » ومستم لیک ،محتاج توام

 یک نظر بر من نما، ای عارف فرزانه ام!




تاریخ : سه شنبه 88/12/4 | 4:48 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)
 

میترسم از آن لحظه که عمرم به سر آید
مهتاب رخت بعد غروبم به در آید
می ترسم از آن دم که بیایی و نباشم
جان از بدنم رفته و عمرم به سر آید
می خوانمت ای یار ز صبح ازلی
آه از دل خونم ز غم هجر برآید
در راه تو من منتظرم تا که بیایی
از گل وصل رخت بهر دلم کی ثمر آید
بر دامن تو رشته دل را چو ببستم
کی مهر رخت از پس پرده به در آید
جز هجر تو اندر دل من هیچ غمی نیست
کی می شود از سینه غم هجر برآید
هر سو نگرم از تو و از وصل بگویند
کی می شود این فصل فراق تو سرآید
از باغ غمت لاله چو بسیار بچیدیم
کی می شود اندر دل ما لاله وصل تو برآید




تاریخ : سه شنبه 88/12/4 | 3:3 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)

 

آقا بیا تا زندگی معنا بگیرد

شاید دعای مادرت زهرا بگیرد

آقا بیا تا با ظهور چشم‌هایت

این چشم‌های ما کمی تقوا بگیرد

آقا بیا تا این شکسته کشتی ما

آرام راه ساحل دریا بگیرد

اقا بیا تا کی دو چشم انتظارم

شب‌های جمعه تا سحر احیا بگیرد

پایین بیا خورشید پشت ابر غیبت

تا قبل از آن که کار ما بالا بگیرد

اقا خلاصه یک نفر باید بیاید

تا انتقام دست زهرا را بگیرد




تاریخ : سه شنبه 88/12/4 | 2:59 عصر | نویسنده : منتظر مهدی016(*)

دعا

دلیل دعا کردن براى‏سلامتى‏امام عصر چیست؟ در حالى‏که خداى‏منان اراده دارد ایشان زنده و سلامت بمانند، آیا اصلا امکان دارد آن وجود مبارک دچار کسالت شوند؟

* * * * * * * *

دعا از هر حیث مخصوصاً براى‏سلامتى‏امام زمان علیه السلام آثار و برکات فراوانى دارد که برخى عبارتند از:

  • دعا نشان‏گر علاقه و محبت مسلمانان به ایشان است.

اگر چه دوستى‏تمام ائمه معصومین ‏علیهم‏السلام بخشى‏از ایمان و شرط قبولى‏اعمال است، در عین حال دعا کردن در حق امام زمان علیه السلام موجب ازدیاد محبت آن حضرت در دل و در نتیجه موجب تقویت ایمان مى‏گردد.

  • دعا اظهار تجدید عهد و پیمان با آن حضرت است و محتواى‏پیمان با آن حضرت را دین دارى، شریعت محورى‏و تصمیم قلبى‏بر اطاعت امر امام‏علیه‏السلام و یارى‏رساندن او با نثار جان و مال تشکیل مى‏دهد.

تجدید بیعت با آن حضرت علیه‏السلام کارى است که بعد از هر نماز از نمازهاى پنجگانه یا در هر روز و یا در هر جمعه انجام آن مستحب است. هر روز بعد از نماز صبح، دعاهایى‏که مربوط به وجود مبارک امام عصر علیه السلام است، خوانده شود، بسیار مفید و مؤثر خواهد بود.

دعاى‏شریف «اللهم بلغ مولاى‏صاحب الزمان صلوات الله علیه عن جمیع المؤمنین...» و نیز «دعاى‏عهد» شاهدى‏ براى‏این سخن است.

  • دعا سبب زنده نگه داشتن یاد امام غایب در دل منتظران مى‏گردد. یاد امام زمان علیه السلام توجه به ارزش هاى‏ دین و اصول اخلاقى را در دل‏ها زنده مى‏کند و غفلت از یاد امام، یکى‏از دلایل عمده پژمردگى‏و سستى‏ارزش هاى الهى ‏و انسانى ‏در جوامع اسلامى است.

دلت گر که یک لحظه غافل نشیند                خدنگ بلا بر دل دل نشیند

ممکن است ایشان نیز مریض شوند و دچار کسالت گردند و از این نظر دعاى‏ما براى‏سلامتى‏حضرت و حفظ ایشان از این آفات و حوادث، بدون شک در سلامتى ‏وجود آن عزیز عالم وجود و آخرین دُرّ صدف امامت و ولایت، مؤثر و مفید است.

  • کسى‏که سلامتى‏امام زمانش برایش مهم است، مسلما آزردن آن حضرت برایش سخت است؛ در نتیجه دعا براى‏سلامتى‏ آن حضرت، انسان را به انجام کارهایى‏ وامى‏دارد که موجب خشنودى‏آن حضرت و در نتیجه سبب رسیدن به مقام رضوان الهى‏مى‏گردد.
  • دعا بسیار مؤثر است و موجب فرج آن حضرت و نیز فرج و گشایش در زندگى‏مؤمنان مى‏شود.
  • دعا موجب قرب الهى‏است. مثلا زیارت آل یاسین که از جهات مختلف محتوایى عمیق دارد، بسیار مورد تأکید و سفارش قرار گرفته است. این زیارت از ابتدا تا انتها، دعاى براى سلامتى، تندرستى و بهروزى امام زمان علیه السلام است؛ «السلام علیک یا خلیفه الله و ناصر حقه... السلام علیک حین تصبح و تمسى، السلام علیک فى‏الیل اذا یغشى‏و النهار اذا تجلى... السلام علیک بجوامع السلام...؛ سلام بر تو اى جانشین خدا و یارى کننده حق... درود و سلام بر تو هنگامى که صبح و شام کنى، درود و تهیت الهى‏بر تو در شب که همه جا را فراگیرد و در روز، در وقتى‏که نور دهد (یعنى‏سلام بر تو در هر صبح و شام)...، درود بر تو درودى‏همه جانبه...».

در دعاى بعد از این زیارت نیز معانى بلندى نهفته است؛ مانند: خدایا امام زمان علیه السلام را از شر هر متجاوز و سرکشى‏و از شر همه خلق خود پناه ده و او را از حوادث یومیه، از پیش رو و از پشت سر و از طرف چپ، حفظ و نگه‏دارى‏کن و از این که آسیب و گزندى به او برسد، جلوگیرى‏کن و در خصوص او، رسولت و خاندان رسولت را حفظ نما و به دست مبارکش عدل و داد را پدیدار نما!

«اللهم اعذه من شر کل باغ و طاغ و من شر جمیع خلقک و احفظه من بین یدیه و من خلقه و عن یمینه و عن شماله و احرسه و امنعه من ان یوصل الیه بسوء واحفظ فیه رسولک و آل رسولک واظهر به العدل...»

دعا کردن براى‏سلامتى‏و فرج آن حضرت، اطاعت از امر خداوند و نیز اهل بیت پیامبر اکرم ‏صلى الله علیه و آله است.

آخرین نکته این است که هر چند طبق وعده الهى‏حضرت زنده و باقى‏هستند تا زمانى‏که پرچم توحید و عدل را در همه جهان به اهتزاز درآورند، ولى‏بالاخره بشر هستند و در معرض آفات جسمانى‏و بلاهاى طبیعى و ممکن است مریض شوند و دچار کسالت گردند و از این نظر دعاى‏ما براى‏سلامتى‏حضرت و حفظ ایشان از این آفات و حوادث، بدون شک در سلامتى‏وجود آن عزیز عالم وجود و آخرین دُرّ صدف امامت و ولایت، مؤثر و مفید است




  • فود تک
  • توماس
  • زیبا مد
  • آسمان